تهمینه غمخوار: اخیرا ذبیحالله مجاهد سخنگوی طالبان افغانستان اظهار داشته است که کابل پس از بررسی محورهای نشست سوم دوحه، تصمیم گرفت که در این نشست حضور یابد. وی این تصمیم را به نفع افغانستان دانست و گفت: ارائه کمکهای بشردوستانه برای مردم افغانستان و ایجاد زمینه برای سرمایهگذاری در این کشور موضوعات مهم این نشست است.
سومین نشست دوحه در قطر و با حضور نمایندگان کشورهای مختلف در مورد افغانستان در حال برگزاری است. پیش از این دو دور دیگر از سلسله نشستهای دوحه با موضوع افغانستان در قطر برگزار شده بود. در دور دوم که در بهمن سال گذشته برگزار شد، طالبان حضور نیافته بودند.
در همین راستا، خبرنگار تابناک گفتگویی با «محمد حسن جعفری» رئیس مجمع فرهنگی انقلاب اسلامی و دبیرکل حزب رفاه ملی افغانستان انجام داده که در ادامه می خوانیم.
* دیدگاه جنابعالی در خصوص اداره افغانستان توسط حکومت فعلی طالبان چیست؟
افغانستان هنگامی به ترقی، همدلی و هماهنگی می رسد و زمانی به پیشرفت زیاد نایل میشد که همه گروهها همدیگر را قبول کرده و یکدیگر را مورد پذیرش قرار دهند. درست است که درگیری ها و جنگ ها تا جایی و حدی در وضعیت امروز افغانستان پایان یافته است، اما حکومت تک زبانی، تک قومی و انحصاری طالبان قادر به اداره افغانستان نیست. باید مردم افغانستان و احزاب سیاسی تصمیم بگیرند که چه کاری انجام دهند. هنوز مردم افغانستان، طالبان را در این وضعیت قبول ندارند. در واقع این اسلحه های طالبان است که به سوی مردم گرفته شده و مردم در زندان به سر میبرند و چیزی به زبان نمی آورند.
اگر طالبان میخواهد در افغانستان حکومت بکنند، باید مشروعیت را کسب کند که این مشروعیت هم باید از سوی مردم افغانستان یعنی مشروعیت داخلی باشد که منافع افغانستان حفظ شود و هم مشروعیت خارجی و جهانی را به دست آورند که به خواسته های کشورهای اسلامی، همسایه و سازمان ملل متحد تمکین بکنند و در راستای حکومت همه شمول، فراگیر، با قاعده و وسیع حرکت بکنند. شما مشاهده کردید که در نزدیک به سه سال که طالبها حکومت در دستشان هست، تا چه اندازه مردم به قتل رسیده و به صورتهای مختلف آنهایی که در افغانستان حضور پیدا کردند و آنهایی که از نظامی های سابق کشته شدند، مشکلات های زیادی برای مردم افغانستان به وجود آمده است.
امروز باید طالب به یک باور برسد که حقایق را کتمان نکند و واقعیت ها را بپذیرد. مشکلاتی که امروز طالبان برای زنان و اقلیت های افغانستان به وجود آورده اند، مشکلات زیادی است. برای نمونه، حذف قانون احکام احوال شخصیه اهل تشیع از محاکم، منع تدریس فقه جعفری در مکاتب و دانشگاه های افغانستان از جمله اقدامات آنها است. تمامیت خواهی طالبان مشهود هست. مردم افغانستان اگر ذیحق هم باشند، باز هم طالبان با آن تمکین نمی کند. حکومت تک زبانی، تک قومی و انحصاری طالبان قادر به اداره افغانستان نیست و اگر بزرگان افغانستان از جمله احزاب و جریانها به تصمیم گیری نپردازند، این شرایط برای کشور نگران کننده خواهد بود.
* ذبیح الله مجاهد سخنگوی طالبان در گفتوگو با شبکه طلوع نیوز، شناسایی حکومت سرپرست را حق افغانستان عنوان کرده و اعلام کرده است که در صورت تحقق این امر افغانستان میتواند به پیشرفتهای زیادی دست پیدا کند، ضمن اینکه هرکشوری که در این مسیر پیش قدم شود، برای افغانستان قابل تحسین است. حتی صحبت ایشان این بود که ایران پیش قدم شود. به نظر شما چه پیش شرطهایی از سوی جامعه بین المللی برای به رسمیت شناحت دولت طالبان وجود دارد؟
در خصوص این موضوع که سخنگوی حکومت سرپرست طالبان میگوید که افغانستان به پیشرفتهای زیادی دست پیدا میکند و اگر هر کشوری در این قسمت پیش قدم شود، برای افغانستان قابل تحسین است، باید توجه داشت حکومت طالبان در گذاشته هم نتوانست خواسته های مردم افغانستان و خواسته های جهانی را برآورده سازد. طالبان بارها دم زده اند که داعش و گروههای تروریستی در افغانستان وجود ندارد. از کجا معلوم است که چنین باشد؟ خود همین پاکستان که این همه ادعا میکند که از حامیان طالبان است، نیروهای امنیتی و نظامی آنها، مورد آماج حملات گروه های تروریستی قرار گرفته است. لذا، این مسائل یک واقعیت هست که باید مورد توجه قرار گیرد.
بسیاری از گروههای تروریستی از آفریقا و کشورهای عربی، هم اکنون در افغانستان سرازیر شده و در کشور وجود دارند. لذا، باید در این موضوع تجدید نظر صورت گیرد. اگر هدف این است که شرایط افغانستان تغییر کند و مردم افغانستان به این حکومت تمکین کند، مستلزم این است که یک حکومت همه شمول وجود داشته باشد؛ ضمن اینکه این حکومت بتواند خواسته های مردم افغانستان را برآورده ساخته، صلح، ثبات و امنیت واقعی را برای افغانستان به همراه داشته باشد، خواسته های تمام اقلیت ها و مردم افغانستان را تامین کرده و احترام به حقوق بشر و کرامت انسانی در افغانستان روی دست گرفته شود.
اظهاراتی که طالبان در رابطه با افغانستان می گویند، در حالی مطرح می شود که این گروه فرصت های زیادی را از دست داده اند، در حالی که می بایست خود را با واقعیت های عینی افغانستان و جهان وفق می دادند. اگر طالبان اقدام به تشکیل دولت فراگیر و همه شمول با کمک و مشورت کشورهای دوست، همسایه، سازمان ملل متحد و سازمان همکاری کشورهای اسلامی نکند، یک فرصت طلایی و بزرگ را از دست میدهد و این فرصت ها چیزی نیست که مجددا به دست آید.
این کار مستلزم این است که طالبان اجازه ندهند که افغانستان بیش از این به قهقرا کشیده شود، چرا که این مسئله یک وضعیت نگران کننده برای جهان و هم برای مردم افغانستان خواهد بود. امروز فقر و بیکاری بیداد میکند. شما شاهد هستید که با توجه به وضعیت نابسامانی که در افغانستان حاکم است، هیچ کس اعتمادی به این کشور ندارد. باید افغانستان هماهنگ با دنیا باشد و ما امیدوار هستیم که تجدید نظرها صورت گیرد و طالب خود را با وقایع وفق دهند و منافع مردم افغانستان را بر منافع حزبی و گروهی خود ترجیح دهند. افغانستان نیازمند یک آرامش، صلح و ثبات است. زیرا مردم بیش از چهار دهه و قریب به پنج دهه است که در بحران به سر میبرند. لذا باید این نگرانی ها به اتمام برسد و طالبها اگر متعلق به افغانستان و خواهان این موضوع هستند که افغانستان آزاد و مستقل به وجود بیاید، لازم است که اینها از این خواستهای تک قومی خود دست بردارند و برای مردم افغانستان آزادی به ارمغان آورند.
حال در خصوص این موضوع که طالبان به جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد داده که در به رسمیت شناختن آنها پیش قدم شود، اگر آنها مروری به گذشته خود می کردند، این پیشنهاد را مطرح نمی کردند. طالبان در گذشته و سال ۷۷، یازده دیپلمات ایرانی را در مزار شریف به شهادت رساندند. امروز هم ما شاهده هستیم که این گروه صدهها مشکل دیگر با جمهوری اسلامی ایجاد کرده که از آن جمله می توان به بحث مشکلات مرزی و حقابه اشاره کرد. تمام دولتهای افغانستان موضوع حقابه را رعایت می کرد؛ در حالی که طالبان حقابه جمهوری اسلامی را هنوز نداده است. این در حالی است که میلیون ها مهاجری که در ایران حضور دارند، جمهوری اسلامی سخاوتمندانه پذیرای آنها بوده و دوستانه و برادرانه با مردم افغانستان رفتار و برخورد کرده است. در همین راستا، جمهوری اسلامی خواهان آن است که حسن همجواری حفظ شود و در افغانستان صلح، ثبات و امنیت پدیدار گردد.
طالبان دارای یک اندیشه تکفیری هستند که آن را بروز نمی دهد. قتل عام های شیعیان افغانستان از آن جمله است. قبل از سر کار آمدن این گروه، روزی نبود که انتحار و انفجار در هرات، مزار و کابل مشاهده نشود. اما امروز باید این مسائل را در نظر گرفت. من نمی دانم طالبان با چه رویی این پیشنهادات و سخنان را با جمهوری اسلامی ایران مطرح می کنند؟ البته ایران هم سیاست خود را دارد. بر همین اساس، پیشنهاد ما این است که مقداری با سعه صدر و تانی و تامل، پیشنهاد طالبان مورد بررسی قرار گیرد.
درست است که در افغانستان بحث تجارت، بیزینس و اقتصاد می تواند امری حیاتی برای دو کشور باشد، اما در مجموع، همه اهداف و خواسته های ملت باید تا جایی برآورده شود. زیرا گروهی افراطی مانند طالبان امروز افغانستان را به یک زندان برای مردم تبدیل کرده اند. حتی طالبان در مراکز اسلامی اهل تشیع دست درازی کرده اند، به طوری که انجام فعالیتها متوقف شده است. تلویزیون افغانستان یک تلویزیون اسلامی بود و طالبان با اولتیماتوم این تلویزیون ها را جمع کرد. حتی یک تلویزیون به نام تمدن که باقی مانده هم روی آن انگشت گذاشته اند. آنها یک جامعه ده میلیونی از جمعیت شیعیان را از همه چیز از فقه، قوانین و معیارهای انسانی محروم ساخته اند. بنابراین، این گروه به تنهایی نمی تواند در افغانستان حکومت کند و باید در این مورد، کشورهای همسایه متوجه این موضوع باشند زیرا آنها در طول تاریخ نسبت به افغانستان نقش منفی ایفا کرده اند.
* رحمتالله فیضان، معاون نمایندگی وزارت امور خارجه طالبان در هرات ایجاد مدل حکومت همه شمول را مدل حکومت داری فساد و حکومتی تک قومی را با دوام خوانده است. دیدگاه شما در خصوص این سخن چیست؟
در خصوص اظهارات بعضی از افراد خرد طالبان در رابطه با این که حکومت همه شمول را یک حکومت دارای فساد می خوانند، باید توجه داشت هم اکنون فساد از سر و روی طالب ها می بارد. فسادی که در حکومت طالبان به چشم میخورد، در هیچ حکومتی از افغانستان در گذشته وجود نداشته است. شما میبینید که به حریم انسانی مردم افغانستان توهین می شود و حتی زنان افغانستانی اجازه تحصیل و درس خواندن ندارند. این موضوعات مشکلات زیادی را برای مردم افغانستان به وجود آورده؛ به طوری که این تصور وجود دارد که رشوه و رشوه ستانی کاهش یافته است، در حالی که بیشتر از گذشته افزایش یافته است. این مسئله یک واقعیت است. فقر، بیکاری و بدبختی در افغانستان مشهود است، در صورتی که یک روز طالبان ادعا میکردند که حقوق انسانی را رعایت میکنند در حالی که از انواع فساد برخوردار هستند.
ما امیدوار هستیم که طالبها واقعیتها را بپذیرند و سعی نکنند که با خودسری و خودمحوری افغانستان را اداره کنند. حکومت ها پایدار نیستند، مگر این که مردم آنها را بخواهند. رفتار سازمان ملل در برابر حکومت طالبان و دعوت یک طرفه آنان به نشست دوحه باید مورد تامل قرار می گرفت. این موضوع نیاز به مشورت با بزرگان مردم و احزاب سیاسی افغانستان دارد. در واقع، حضور تنهایی طالبان در نشست دوحه یک خطر محسوب می شود که تنها از یک گروه دعوت شده، در حالی که طالبان مخالفان زیادی دارند. افراد مختلف جامعه اعم از پلیس، مردم، فرزندان مکاتب و مدارس افغانستان در شفاخانه ها و در همه مناطق افغانستان مورد تعرض زیادی قرار گرفته اند. اینها واقعیت هستند.
اگر هم امروز تا حدی صلح و ثبات ایجاد شده، آنها خودشان تمایلی به جنگ ندارند. اگر چه سازمان ملل متحد گفته است که با طالبان به شیوه یک دولت رسمی رفتار نمی شود، اما این موضوع کفایت نمی کند. در رابطه با اظهارات آقای محمد محقق نسبت به سراج الدین حقانی که گفته است، او مرد جنگ و صلح است، نظر شخصی آقای محقق هست و نظر مردم افغانستان نیست. ما طالبان را یک جریان بیرون از افغانستان می دانیم که واقعاً به تنهایی قادر نیست افغانستان را اداره کند. امروز خفقانی در افغانستان به وجود آمده و شرایط سختی در کشور مشاهده می شود که نشان دهنده این است که مردم به سختی طالبان را تحمل می کنند.
* آمریکا روند لابی گری خود را برای تقویت جایگاه خود در نشست دوحه تسریع بخشیده است. آمریکا در تلاش است تا با لابیگری منطقهای و بینالمللی بتواند، دست برتر را در این رویداد بین المللی داشته باشد. این موضوع در حالی مطرح است که منابعی از شش شرط طالبان برای حضور در نشست دوحه سه خبر داده اند. ارزیابی شما در این باره چیست؟
لابی گری های امریکا همواره مشهود بوده و هست. امریکاییها برای تقویت جایگاه و پایگاههای خود در افغانستان دخالت های بی حد و حصر داشته اند و هم اکنون هم ارتباط عمیقی با طالب ها دارند. حتی علاوه بر نشست های دیپلمات های امریکایی و نشست های رسمی، نشست های پنهان زیادی با طالبان برگزار کرده اند. این کاخ سفید امریکا هست که به دستور آقای بایدین ماهانه میلیونها دلار را به طالبان پرداخت میکند. بر همین اساس، راه آسان و محدود سازی جنایت علیه بشریت در افغانستان قطع حمایت امریکا از طالبان است.
نماینده امریکا در شورای امنیت میگوید: «برای امریکا حقوق بشر یک اولویت است!» پس چرا مجلس نمایندگان امریکا کمکهای ۲۶ میلیارد دلاری در حمایت از رژیم راست گرا و جنگ طلب اسرائیل را تصویب نموده است. مگر امریکا شریک جنایت اسرائیل علیه مردم غزه نیست؟ اگر امریکایی ها قصد دارند که صلح و ثبات در دنیا و در سوریه، عراق، افغانستان، منطقه و فلسطین حاکم شود و دم از حقوق بشر و حقوق زنان و آزادی بیان میزنند، پس چرا باور ندارند و نمیگذارند که خود ملتها و مردم و دولتها خودشان برای مردمشان تصمیم بگیرند.
این موضوع نشان می دهد که امریکایی ها در خصوص همه امور و کشورهایی مانند عراق، سوریه و افغانستان دخالت کرده و روابط متعددی برقرار کرده اند. هم اکنون، اظهارات امریکایی ها ضد و نقیض است؛ یک روز دم از حقوق بشر میزند، دم از آزادی میزند و یک روز هم پول های افغانستان را بلوکه میکنند. شما مشاهده کردید که آقای جک سالیوان مشاور امنیت ملی امریکا گفت که زنان افغانستان سزاوار زندگی بهتر هستند. امریکا مگر نمیداند که حکومت سرپرست طالبان عرصه را بر زنان افغانستان تنگ نموده و حتی از آموختن آنها را محروم کرده است؟ چرا امریکا در نشست های پیدا و پنهان با طالبان لابیگری کرده و سعی میکند که در افغانستان نقش مهمی از خود نشان دهد؟
امریکا خود را منجی تمام دنیا می داند، اما این رفتار دوگانه امریکا هیچ وقت نمیتواند نقش این کشور را برجسته سازد. مردم دنیا وافغانستان بر این باور هستند که رفتار ظالمانه امریکا بوده است که امروز افغانستان دچار این مصیبت شده است. این سیاست های امریکا و حکومت آن بوده که باعث شد حکومت جمهوریت افغانستان سقوط کند و در واقع افغانستان تسلیم به یک گروه نمود. ما نمیتوانیم سخنان امریکایی ها را باور کنیم زیرا امریکایی ها دروغگو هستند.
ما امیدوار هستیم که این شرایط پایان پیدا کرده و یک وضعیتی پیش بیاید که مخالفین دیدگاه و نظرات طالبان هم هماهنگ عمل کرده و هم نظر باشند.
* محمد محقق، رهبر حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان و عضو شورای عالی مقاومت برای نجات افغانستان با حضور در نشست وین در رابطه با اهمیت «روند وین» گفت: شرایط کنونی شرایط حساسی است. دنیا در یک شرایط حساس قرار دارد و موضع گیری در قبال طالبان دارای نوسانات است، ضمن اینکه هدف این نشستها نزدیک سازی جریان های مختلف مخالف طالبان به هدف ترسیم یک نقشه راه برای آینده افغانستان عنوان شده است.دیدگاه شما در این باره چیست؟
در خصوص نقشه راه افغانستان که در چهارمین نشست وین اتریش مورد بحث قرار گرفته و بنا هست که طالبان در نشست دوحه به نمایندگی از افغانستان شرکت کنند، باید بگویم که این موضوع از نظر احزاب افغانستان و حزب رفاه ملی یک اشتباه راهبردی است که که سازمان ملل متحد انجام می دهد. سازمان ملل نه تنها از طالبان بلکه باید از مخالفان آنها از جمله احزاب و جریانها به ویژه حزب رفاه ملی افغانستان که یک جریانی است که دستشان به خون مردم افغانستان آغشته نیست و بر اساس اراده مردم افغانستان شکل گرفته، به دنبال منافع مردم افغانستان بوده و صحبتها و عملکردها در این راستا بوده است، دعوت می کرد. حال اگر از طالبان دعوت می کند، پس باید کسانی که طالبان را نقد می کنند نیز حضور داشته باشند تا این نشست در بخش تعیین راه و نماینده موثر باشد. در این صورت نقش خوب و سازنده ای را سازمان ملل ایفا خواهد کرد و نشستها منتج به هدف درستی خواهد شد.
در واقع، دستور العمل مشخصی که مطرح و نقشه راهی را که تعیین می کنند، نباید یک نقشه راه نشستن، گفتن و رفتن باشد، بلکه راه حلی باشد که افغانستان را از این بن بست نجات دهد و میلیونها افغانی که در خارج از کشور زندگی می کنند بتوانند به افغانستان برگردند و از این نگرانی خلاص شوند. در صورتی که در افغانستان صلح و ثبات و کشور امن باشد، هرگز آنها تمایل ندارند که در خارج زندگی کنند و در آن جا بمانند. هر روز ما شاهد رخ دادن اتفاقاتی برای افغانها هستیم دهها مهاجر در دریاها غرق می شوند و در زندانهای ترکیه و دیگر کشورها دچار مشکل و مصیبت هستند.
لذا، باید زمینه ای ایجاد شود که مردم افغانستان آبرومندانه به کشورشان برگردند. طالبان نیز باید این حقایق را بپذیرند که حکومت افغانستان و حکومت بر مردم، حق مردم افغانستان است و همه اقوام افغانستان باید در این حکومت سهیم باشند این موضوع یک واقعیت است. اینکه تنها وحی منزل نیست که یک گروهی تک حزبی، تک قومی و جناحی بتوانند بر مردم افغانستان حکومت کند. این موضوع خیالی بیش نیست و این تصورات را طالبان باید از ذهن خود دور کنند. امروز مردم افغانستان طالبان را تحمل کرده اند و طالبان نیز هنوز عرق پایشان خشک نشده، تمام قوانین نافذ کشور را ملغی اعلام کرده اند در صورتی که خود آنها هیچ قانون و دستور العملی ندارند.
آنها به نام شریعت دست به اقداماتی می زنند. اما باید پرسید کدام شریعت؟ آیا قرآن محمدی می گوید که مردم افغانستان در فقر و فلاکت و بدبختی باشند؟ اسلام ناب محمدی اینگونه می گوید که شما مانع از تحصیل زنان شوید و شرایط طاقت فرسایی را برای مردم افغانستان ایجاد کنید؟ سرمایه های کشور را به هم رقمی که تمایل دارید حیف کنید و هدر دهید؟ امروز دنیا باید واقعیتها را بپذیرد و مردم افغانستان اجازه دهند که صلح و ثبات پایدار و واقعی در کشور ایجاد شود و گروههای تروریستی از افغانستان خارج شوند در حالی که افغانستان با وجود القاعده، لانه ای از تروریستها در نظر گرفته می شود. لذا، داعش، القاعده و دیگر گروهها باید از افغانستان خارج شوند، چرا که ما نمی خواهیم که افغانستان لانه این گروهها باشد.
* اخیرا سراج الدین حقانی سفری به امارات داشت. برخی معتقد هستند این سفر باعث گسترش نفوذ امارات بر طالبان افغانستان به ویژه گروه حقانی خواهد شد. ارزیابی شما چیست؟
طالبان به کمک امریکایی ها توانستند افغانستان را در دست بگیرند و امروز کمک هایی به سوی آنها روانه می شود که هر هفته چهل میلیون دلار به صورت رسمی است. بیشتر از امریکایی ها و پرداختهای آنها، کشورهای عربی مانند امارت متحده عربی بارها کمک هایی ارسال کرده و شما مشاهده کرده اید که اخیرا هم وزیر داخلی طالبان آقای سراجی حقانی به امارت رفت و با مقامات اماراتی دیدار داشت. لذا، این موضوع نشان می دهد که تسلط کشورهای بیگانه برروی طالب ها زیاد است و طالب پدیده ای است که از بیرون تامین می شود. آنها در افغانستان نمی توانند نقشی ایفا کنند و تنها کلاشینکوف است که به سوی مردم گرفته شده و مردم امروز آنها را تحمل میکنند. اگر مردم بیش ازین به ستوه بیایند احتمال دارد که این گروه از هم بپاشد.
طالبان شخصیتهای زیادی را به شهادت رسانده اند. جنرال عبدالرازق یکی از شخصیتهایی بود که فرماندهی قندهار را به عهده داشت و ضدپاکستانی ها بود. طالبان با کمک پاکستانی ها و امریکاییها او را به شهادت رساندند. در واقع شهید عبدالعلی مزاری رهبر شیعیان را همین طالبان به شهادت رساندند. تا امروز مردم افغانستان هنوز مطلبی را در خصوص این شهید والامقام اظهار نکرده اند. استاد برهان الدین ربانی رهبر جمعیت اسلامی افغانستان، رئیس عالی صلح و رئیس حکومت پیشین افغانستان را همین طالبان به شهادت رساند و بسیاری از شخصیتهای افغانستان اعم از علما، فضلا و مولوی ها به دست طالبان به شهادت رسیدند. امروز طالبان باید متوجه اعمال گذشته خود باشند، در حالی که زور و قدرت امریکا و خلیل زاد بود که آنها را به حکومت رساند. در حالی که برخی از طالبان معتقدند که امریکا را بیرون کرده اند. اگر کمکهای امروز امریکا نباشد طالبان یک ماه هم نمی توانند در افغانستان دوام بیاورند و حکومتشان از هم پاشیده خواهد شد.